چهارشنبه، تیر ۰۳، ۱۳۸۸

در احوال تنها برادرم و غیبت چند روزه ام

داد و بیداد که چه گذشت بر من یکشنبه و دوشنبه شب ( 30 , 31 خرداد ) در اتاق خالی از تنها برادرم...
صد لعن و نفرین بر این نا مردمان باد، که گر شد، خود نشد و اینان کردند که بر همینان باد این لعن و نفرین مکرر.

- به مناسبت بروز درد ناگهانی، شدید و خطرناک در قلب و دست چپ تنها برادرم و بستری شدن چند روزه اش در بیمارستان به دلیل فشارهای گسترده ی روانی این روزهای شوم و این مشغله های عبث انتخاباتی و نظاره ی صحنه های به غایت تلخ زاییده ی کژ خلقی این بی خردان، که چه بسا می رفت به خلق اثری به غایت زشت و بی معنا و نا بهنگام برای برادرم، من و خانواده ام.

پ. ن 1: پس از فوت پدرم بر اثر عارضه ی قلبی که تیر ماه امسال دومین سالگرد تلخش فرا خواهد رسید، این روزها دیگر توان تحمل فشار های این چنینی برای خود و خانواده ام را ندارم.
پ.ن 2: این بود دلیل غیبت چند روزه ام.