شنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۹۲

ما یه استاد داشتیم تو دوره ی لیسانس، استاد درس 'عملیات حرارتی' مون بود. چقدر هم استاد خوب، شوخ و کاردرستی بود، یه مهندسِ با تجربه ی صنعتیو مشکل حل کنِ واقعی خلاصه...
یه بار امتحان میان ترم رو که گرفت یه دفعه دید ۷۵٪ جمعیت کلاس یه مدت سه چهار هفته ایه بعد از امتحان رو دیگه کلاً سر کلاس نمیان اصلاً و رفتن سی خودشون و پیچ و ازین حرفا، طبیعتاً من هم جزو همین دسته ی غایب...
خلاصه یه بار بعداً نزدیکای پایان ترم که همه هم سر کلاس بودیم، خیلی اوکی و با خنده و اینا، گفت:
- شما می دونید شبیه کیا می مونید؟ (ما هم همه ساکت)
و ادامه داد که:
- کلاً مدل رفتارای نسل شما مثل این فوتبالیستای مملکتمون می مونه، یه گل که می زنید میرید خونه کلاً یه دفعه سه ماه می گیرید می خوابید...
بعدم رفت سراغ ادامه درس.

تو بحر قضیه میری میبینی خوب گفته ها، نه؟

پ. ن:
- دکتر راثی زاده
شده تا حالا بخوای سرتو بذاری زمین مثلاً یه یکی دو هفته بمیری بعد دوباره زنده شی و به کارات ادامه بدی؟ نه که انگار لپ تاپو ببندیا...نه. انگار کلاً باتریشو در بیاری سیستم بره سی خودش.
یا اینکه مثلاً شده هی فکر کنی، بپری از این مسئله به اون یکی، جوری که در نهایت همه ی مسائلت Not Responding بشن، حتی همون آسوناش؟ هر چی هم که End Task رو بزنی جواب نده؟
یه سری مسائل هستن که حل نمیشن و همیشه هم یه درصدی CPU Usage دارن. یه دفعه یه مسئله ای دو سال تمام مثلاً ۲۰ درصد CPU Usage مغزتو داره و همیشه هم Not Responding می مونه...تنها اثرش هم کم کردن توانته...چارش هم فقط اینه که باید سر فرصت ریست کنی و بعد هم نرم افزار خراب رو ریموو. تازه اگه اینقدر آسیب نزده باشه که مجبور شی ویندوزت رو دوباره نصب کنی و یا احتمالاً سخت افزار جدیدی نصب کنی...
و تماااام این مدت رو باید فقط صبر کنی تا زمان مناسب حل و فصل شدن قضیه برسه و تازه بتونی ریست کنی و پروسه تعمیر رو اجرا...که الزاماً هم به حل ۱۰۰ درصدیه قضیه منجر نمیشه...
بعد همه شاکی میشن که چرا زدی تخمت؟ چه می دونن چه کرده با CPU ِ ما...