سه‌شنبه، آذر ۰۹، ۱۳۸۹

آخرین نوای سه شنبه 42



جالب و باحال، پلاستیکی از کارمندان (اروین خاچیکیان):
پی نوشت:
- با هدفون گوش کنید.

-  اروین خاچیکیان، آهنگساز و نوازنده ی خوب پیانو و سینتی سایزر، از جمله نوازنده های ایرانیه که جدا از فعالیت هاش با اشخاص و گروه های قوی، عضو گروه اف.سی.سی یه معروفه که تو پروژه ی موسیقی سرج تانکیان، همراهیش می کنن.

-  شعر ساده و با معنی ای داره(تقریباً در تمام آهنگ های این آلبوم از شعرهای ساده و لحن رُک استفاده شده که شخصاً خیلی دوست دارم). و نکته ی جالبی که این آهنگ داره هماهنگیه شعر با فضای آهنگه، کاری که هیچ خواننده، نوازنده و سازنده ی جدید ایرانی من ندیدم انجام بده. اکثر سازنده ها میان شعر میگن و روی اون آهنگ می سازن و یا برعکس، بدون در نظر گرفتن خیلی جزئیات تئوریک، احساسی و تجربی دیگه...ولی اینجا تغییر گامها، ریتم ها و فضاهایی که کیبورد و سینتی سایزر و گیتار و ...در قسمت های مختلف به آهنگ می دن همون فضاییه که از شنیدن مفهوم شعر به آدم دست میده (دقیقه 2:00،1:01، 3:55 و آخر آهنگ).

- به نظر من چون موسیقی زیرمجموعه ای از هنره و هنر یعنی هارمونی، هماهنگی و استفاده از سمبل ها، نت ها، شکل ها و کلاً مسیرهای کوتاه برای انتقال مفاهیم بزرگتر...، همیشه باید بین ملودی ها، فضاها، تغییر گامها و ریتم های آهنگ هماهنگی احساسی و یا منطقی وجود داشته باشه، تا بیشترین کمک رو به انتقال شعر و احساس بکنه. وقتی که یه خواننده شعرشو با یک سری از ملودی ها(سازها، ریتم ها و ...) هماهنگ می کنه یعنی هم شعرشو خوب درک کرده، هم پشتش کلی احساس داره و هم توانمندیه ساخت خط ملودی هایی رو داره که بتونه احساسات پشت شعرشو منتقل کنه و این یعنی پرفکت و خلاقانه موسیقی معنا گرا ساختن.

- راستی بی ارتباط هم نیست آنالیز شرکت کننده های مسابقه ی مجله ی موسیقی زیرزمین، که چند وقت پیش توی سایتشون گذاشته شد و اعلام شد چیزی که تقریباً همه ی شرکت کننده ها(که گروه های زیر زمینی داخل ایران و گروه های ایرانیه خارج از کشور بودن) توش ضعف داشتن نبود خلاقیت و شباهت به کارای همیشگیه دنیای موسیقیه...ما تو این مسابقه با آهنگ خلسه شرکت کردیم و بیوگرافی گروه وارد سایت شد و جزو شرکت کننده ها ثبت شدیم ولی بعد از بررسی دوباره اعلام شد که طول آهنگ سی ثانیه کمتر از وقت استاندارده و ما هم که دیگه دستمون کوتاه بود از ضبطو استودیو و...

- قرار بود "آخرین نوای سه شنبه" ها رو دیگه نزارم به خاطر مشکل کپی رایت که اینجا هست ولی اینطور که رفقا میگن مثل اینکه خیلی هم مشکلی برام پیش نمیتونه بیاره...ولی حالا راجع به این آهنگ خاص از خود اروین اجازه گرفتم و آهنگو خودش برام فرستاد. همینجا هم ازش تشکر می کنم.

- اگه به آلبوم علاقه مند هستید از این دوتا لینک می تونید اطلاعات بیشتری بدست بیارید. (+)(+)

جمعه، آذر ۰۵، ۱۳۸۹

من اگر روزی پدر شوم-2

خوش تیپ پسر بابایی خواهرتو نیگا نکن صبح تا شب دانشگاهه، به دخترها کلن تو این زمینه امیدی نیست. به سر کلاس رفتن خیلی اصرار نکن پسرم و همیشه از سرت استفاده کن، دقت داشته باش که تو دانشجویی و این جوییدنو حتی میتونی تو ویلای رامسر بچه ها هم انجام بدی. جدی هااا
همین عموت حتی رو پروژشم که داشت کار می کرد خیلی یونی نمی رفت، اصلن شاعر میگه اندازه نگه دار که اندازه نکوست، آره بابایی
پسرم، بابایی ازین آدما که همش از سر وظیفه سر کلاس و درس و دانشگاه و خیلی جاهای دیگه بودن و آخرشم هیچی نشدن زیاد دیده.

پنجشنبه، آذر ۰۴، ۱۳۸۹

یزید و حمیرا

می خوام برم دریا کنار. دلیل منطقی هم دارم برای این حرکت ِ شگرف. چون دریا کنار هنوز قشنگه.

یعنی جنایتی که اینا کردن در حق موسیقیه ما، یزید در صحرای کربلا نتونست بکنه.

اون وقت میری گوگل سرچ میکنی هزار نفر وبلاگ ساختن اسمشو هم گذاشتن "می خوام برم دریا کنار".

بساطیه ها...

سه‌شنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۹

من اگر روزی پدر شوم-1

پسرم همیشه موقع آشپزی و خیلی کارای دیگه توی زندگی یه قسمت هایی از بدن آدم بریده میشه. پسرم اگه می خوای موفق باشی سعی کن اون قسمت ها رو  شناسایی کنی و تمهیدات لازم رو به عمل بیاری تا تو زندگیت در مجموع خون کمتری ازت بره.
مثلاً چاقو رو به سمت بیرون بگیر بابایی. منو مامانت 30 سال طول کشید تا چیز به این سادگی رو یاد گرفتیم.
 اون حیوونی هم تو همین آشپزخونه، مثل بازیه مورتال کمبت زمون بچگی های ما ذره ذره خونش تموم شد تا رفت به رحمت خدا، به خواهرت چیزی نگو ولی راستش خودم هم فینیشینگش کردم. یه رمز جدید یاد گرفته بودم از عمو دالاهو که جوونی ها می رفتیم کافی نتش کانتر می زدیم. همونو روش اجرا کردم، چه حالی هم داد.